#محمد 29 ساله شد...
خدا را شاکر است؛ آرامشی در دل و دغدغه ای در ذهن دارد و چشم به آینده ای دوخته که نمی داند به سنگر سی ام آن می رسد یا خیر! فقط می داند خدا همیشه در همین نزدیکی است و این قافله بدون او هم به سرمنزل مقصود خواهد رسید.
شاید امروز یک روز عادی است، آفتاب سرد است و درختان ساحل بوشهر زیر دست باد تکان میخورند. و من امروز 28 بار به دور خورشید سوزان چرخیدهام. این 28 سال برای من 10592 روز آب خورده است!
تولد من البته برای خودم کمی با بقیهی روزها فرق دارد. امروز خورشید درخشان تر است و آسمان آبی تر؛ نسیم، زندگی را به پرواز میکشد و پرنده، آواز جدید می سراید زیرا امروز بهاری دیگر است.
من در امروزی فهمیدم که تقدیرم نه گیاه است، نه حیوان است، نه فرشته و جن است، نه جماد است و نه چیز دیگر. قدر من انسان بودن است و این قدر تا ابد درقبر نمی خوابد حتی اگر من فراموشش کنم.
بگذریم...
#محمد 29 ساله شد...
موضوع مطلب :